2777
2789

مامان بزرگم کمرشو عمل کرده برای کاراش نیاز به کمک و مراقبت داره . 

مامان من پیشش بود برای کمک ، و دایی های بی شعورم طبق معمول ور دل زناشون بودن و کمک که نمیکردن هیچ ما باید ازشون پذیرایی هم میکردیم . 

این وسط منو بابام مریض شدیم و چند بار رفتیم زیر سرم .  مامانم حتی نتونست بیاد یه کاسه سثپ برامون درست کنه . 

زنداییم حامله اس  به قول خودش استراحت مطلقه هر شب پا میشد میومد خونه مامان بزرگم شام میحورد با شوهر بچه . دست به سیاه و سفید نمیزد حتی لیوان بچه اش رو برنمیداشت بذاره روی سینک بعد شام مامان بدبخت من فقط باید سه ساعت ظرف میشست . 

خانم مثلا استراحت مطلقه ولی هر هر روز ۱۰۰تا پله رو بالا پایین میکنه میره بیرون میچرخه و هر غلطی که هست میکنه ولی به ما میرسه نمیتونه کار کنه دکتر بهش گفته از جاش بلند نشه .😒😒😒😒

پنج شنبه ها خونه مامان بزرگم جمع میشیم حالا مامانم هفته پیش زرشک پلو درست کرده بود خانوم گفت نمیخورم دوست ندارم مرغ 😏 

دوشنبه همین هفته  گفت برام زرشک پلو درست کن دلم میخواد 

ما این پنج شنبه نرفتیم خونه مامان بزرگم چون کار داریم خونه 
حالا دوباره داییم زنگ زده واسه زن من زرشک پلو درست کن دلش میخواد ! انگار ما حمال زنشیم 

ما داریم میریم سفر داریم ساک میبندیم کلی کار مونده حالا خانوم سفارش غذا داده 😒😒

وای از حرص دارم میترکم 

واسه غذا نیستا ادم میگه حامله اس گناه داره ولی از این پررو بازیش حرصم گرفته . ازطرفی مامانم دستاش درد میکنه واقعا سختشه کار کردن ، این چند وقت به مامان بزرگم رسیده بدتر شده حالش .

اینجا گفتم حرصم خالی شه 😔 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دلش میخواد نمیتونه درست کنه بره رستوران بخوره

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)

واسه ما پررو بازی در آوردن مامانمو پر کردم اولش میگفت نه اشکال نداره ولی بعدش خودش طرف منو گرفت الانم باهاشون قهره 😁

منم دلم واسه مامانم می سوخت

🌱اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌱یه صلوات واسه حاجتم میفرستی 😀پرنده ای غمگین در نیزار می خواند گویا چیزی را به یاد آورده که بهتر بود فراموش می کرد🕊 فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُون 🌱   نتیجه انتظار شما خوشبختی ما خواهد بود ولی ما هم در انتظار بدبختی شما نشسته ایم🥀آیا اندوه می تواند مرا به روزی برگرداند که دستم به شاخه گلی که به سمت من دراز کرده بودی نمیرسید؟برای تو گل آورده بودم، به دنبال من اگر میایی همان اتوبوس همان ترمینال همان آقای راننده...کنار همان نیمکتی نشسته ام که پیدایم کردی.🌌❄روی زمین گام برمی‌داشت اما مسیری که می رفت از آسمان می گذشت...و به بهشت می رسید.🕊🕯اگه بهترین آدم باشی به نفع خودت بهترینی و اگه بدترین آدم باشی به خودت بدی کردی.🕊🌌من فرشته ای را دیدم که آواز کنان از میان خیال و رویا از بین تشویش و ترس می رفت سوی آسمانی سپید ...من فرشته ای را دیدم که در روشنایی در دستش بود...فرشته ای را دیدم که با من تفاوتی نداشت...فقط آرزوهایش بزرگتر بود میان یک جنگل بزرگ جایی که من بودم و یکتا خدایم و رویای تو در شبی که ماه سلطنت می کرد و زمین را جلا می داد با آن پرتوهای خورشید زاده اش و دیدم که فرشته کجا رفت...دست در دست تو چشم سوی خدا قدم به آسمان نهادم همانجایی که فرشته رفته بود...🌱آن کس که بدم گفت بدی سیرت اوست و آن کس که مرا گفت نکو خود نیکوست حال متکلم از کلامش پیداست از کوزه همون برون تراود که در اوست😏
همینو بگو ما به روی خودمون نیاوردیم چون  اقعا نمیرسیم درست کنیم پررو پررو زنگ زده میگه درست ک ...

محبت زیادی واقعا به ضرر آدمه تو این مورد کوتاه نیاید

" تو مرا آزردی !...که خودم کوچ کنم از شهرت !تو خیالت راحت !میروم از قلبت!میشوم دورترین خاطره در شبهایت !تو به من میخندی !و به خود میگویی ، باز می آید و میسوزد از این عشق ولی...برنمی گردم ، نه !میروم آنجا که دلی بهر دلی تب دارد ...عشق زیباست و حرمت دارد ... "  (سهراب سپهری)
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792