سلام رفقا
یه خواستگار برام اومده که خونشون تا محل زندگی ما ۸ ساعت فاصله داره
و قبلاً هم ازدواج مجدد داشته
میخوام بدونم زندگی دور از خانواده چطوره؟؟
مثلا اگه بچه دار شدین تنهایی میتونید از پسش بر بیایید؟
البته من خیلی از خدا خواستم که ازشون دور بشم
چون تو این چندسال خیلی اذیتم کردن و یادگرفتم که به کسی تکیه نکنم
کاملا هم آدم انعطاف پذیری هستم و لجباز نیستم که قرار باشه با اخلاق طرف مقابلم نسازم.
خودتم قبلا جدا شدی؟
من که با خانوادم ۳ساعت فاصلمونه و ماهی یبار میرم ولی واقعا برام سخته حالا من بچه ندارم الانکه حاملم خیلی تنهام بعضی وقتا از تنهاییم گریه میکنم هیچ کمک کاری ندارم
فکر میکنم بیشتر از اینکه دوری از خونه و خانوادت نگرانت کنه
به این توجه داشته باش که مشکلش چی بودی توی زندگی قبلی که به جدایی رسیدن
آدمای مطلقه باید باهاشون بری مشاوره
من اراکیهستم عروس جنوبی ها شدم ماهن ماه با عروس و داماد از بچه خودشونم بهتر رفتار میکنن
البته بم برای جنوب نیست کرمانی هارو نمیشه کلا جنوبی به حساب آورد
ولی اگه یزدی های عزیز ناراحت نشن باید بگم با تجربه ایی که من دارم یزدی های گرامی اصلا غریب نواز نیستن و اصلا با غریبه توی خودشون کنار نمیان مخصوصا بخاطر فرهنگ بسته و مذهبی طوری بودنشون یکم سخته باهاشون اخت شدن
