امروز رفتم خونه مادرشوهرم کمک واسه خونه تکونی تو یه قوری چینی که تو بوفه اش بود یه ورق مسی دیدم که معلون بود دعا هست، دفعه قبل هم دیده بودم تو جیب کت شوهرم یه بسته کاغذی بود که دعا بود یه مدت با مادر شوهرم اینا قطع رابطه کرده بودیم الان من خودم میرم خونشون و رابطمون یهویی خوب شده من حتی دعای خوب هم دوست ندارم واسم بگیرن واقعا از دعا و طلسم گرفتن بدم میاد ......