2777
2789

سلام بچه ها…راستش یه مشکلی پیش اومده برام

شوهرم چنتا برادر دیگ هم داره ولی مادرش همه ی کاراشو ب این میگ اونا دست به سیاه و سفید نمیزنن پدرشون چن سالیه فوت کرده و همه ی کارای ریزو درشت افتاده گردن این

اولاش زیاد حساسیت بخرج نمیدادم ولی از وقتی که عروسی کردیم دیگ نتوتستم تحمل کنم …امشب باهاش بحثم شد دراین مورد و کلی دلخوری پیش اومد…من تنهایی تو خونه میترسم وقتی هوا تاریک میشه باید بیاد خونه امروز دیرکرد زنگ زدم گف اینجام مامانم کاری داره اونو دارم حل میکنم گف زود میام ولی خیلی دیرکرد…از برادراش بشدت حساب میبره جرات نه گفتن بهشون نداره…من نمیگم کمک مادرش نکنه ولی قرار نیس همشو این انجام میتونه صحبت کنه اوناهم کمک کنن

ولی از ترسش حرفشم نمیزنه…از اونا چن سال کوچیکتره و تو بچگی سرخور اونا بوده یجورایی صفره اعتماد بنفسش

فقط قدرتش برای منه ب اونا جرات نداره ی حرفی بزنه

چیکار کنم من توروخدا راهنمایی کنید این مشکل حل بشه

مشاورم نمیاد بریم منم تنهایی امکانشو ندارم برم

موندم چیکار کنم اصلا با حرف زدنم حل نمیشه اخرش به دعوا میکشه😔 


بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

دقیقا مثل من هستی، با این تفاوت که همسر من پدرش زنده س و خودش بزرگتر از برادرهاش

ولی با این که پدر شوهرم از کار افتاده نیست، همه کارهاشون با همسر منه.

 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
دقیقا مثل من هستی، با این تفاوت که همسر من پدرش زنده س و خودش بزرگتر از برادرهاش ولی با این که پور ...

شما چجوری تحمل میکنی؟ شوهرمن از همشون کوچیکه

این بیشتر اعصابمو خورد میکنه

شما چجوری تحمل میکنی؟ شوهرمن از همشون کوچیکه این بیشتر اعصابمو خورد میکنه



بزرگ و کوچیک نداره 

همش به خاطر وظیفه شناسی هستش

برای منم سخته ولی به گفته همسرم اونای دیگه اهمیت نمیدن من نمی تونم مثل اونا باشم .

هرکاری بتونم برای پدر و مادرم میکنم.

 اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز