از سال ۹۷ شروع کردیم ساختن خونه
نخوردم نپوشیدم کلی درسر کشیدم صبحانه و ناهار بنا و کارگرا و اوووووو کلی بدبختی های دیگه طلاهامو فروختم دلم خوش بود سه دنگ خونه رو میزنه به نامم مادرش و خواهراش هر چی دارن به نام خودشونه اما تا میشنون فلانی یه چی زده به اسم زنش جلو شوهرم اونقد از اون مرد بد میگن که وااااای چقد خنگ بود چه دیوانگی کرد چرا زده به اسم زنش