2777
2789

من یه خانم متاهل ۳۶ ساله هستم با دوتا بچه گل.و شوهرمم واقعا دوست دارم.قدیما منو پسرخاله که قم زندگی میکنن همدیگه رو می‌خواستیم که نشد و اون بی وفایی کرد.البته خانوادش هم بی تقصیر نبودن.و بابام و شوهرخالم ۱۵ ساله قهرن و رفت و امد نداریم.و پسر خالم  هنوز مجرده.بگذریم.

دیشب خواب دیدم که خونه خالم قم هستیم و من چادریم.و یهو پسر خالم اومد تو اتاق و کلی گریه کرد که پشیمونه و ... ویک زنجیر و پلاک که نگین نداشت و پلاکش تو خالی بود انداخت گردنم گه دیگه نمیزارم بری. و یه پلاک آن یکاد از قبل تو گردنم بود که نمیدونم از کجا تو گردنم بوده.بعد بلند شدم گفتم میخوام برم حرم و اومدم بیرون و از خواب بیدار شدم. و تقریبا بعد از اذان صبح بود.من اصلا اصلا بهش فکر نمی‌کنم.

چرا هر از گاهی خوابشو میبینم


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز