سلام نگید چرا تایپیک نداری و فلان دو سال خواننده خاموش بودم فقط اینم فقط در حد درو دل اونم بخاطر افسردگی که بابت این موضوع گریبانم و گرفته من ارتودنسی کردم وقتی کلاس پنجم بودم بعد ششم اواخرش دکتر ارتودنسیمو برداشت من خیلی خوشحال بودم چون ازش نفرت داشتم ولی دکترم یه سیم ثابت پشت دندانهای فک پایینم گذاشت هم بهم گفت باید ارتودنسی نامرئی بزاری بعد رفتم قالب گرفتیم و من اومدم خونه عصبانی بودمااا بخاطر این موضوع ادم خجالتی بودم حتی اون زمانم منزوی بودم به چهرم اهمیت نمیدادم و کلا حواس پرت و ...باید یک سال و نیم اینو میداشتم یه سال کامل و بعد نیم سالش و فقط نصف روز اصل قضیه اینجاست من مدرسه میرفتم و سختم بود خسلی بهداشت و رعایت کنم نیم سال که بهداشت و رعایت کردم دیگه ولش کردم بعد دکتر بهم گفت میتونم چیز نرم باش بخورم همین باعث شد من عادت کنم و مثل معتادا هر چی میرسم باهاش بخورم تا جایی که نمیتونستم بدون اون چیزی بخورم مامانم خودشو میکشت که نکن اینکارو دندونت خراب میشه من گریه میکردم ولی اینقد بد عادت بودم که نتونستم کنار بزارم به هرحال بخوام بگم بابامم باید منو میبرد بعد یکسال که اینکارو نکرد جالب اینه حتی بعد یکسال دکتر رفتم معاینه کرد گفت دندون پوسیده نداری ولی من پنج ماه بعد که کنار گذاشتم یه ماه بعدش دندون جلوم شکست و چهار ماه بعد رفتم دندونپزشکی گفت همش پوسیده یعنی لک داشت و همشون پوسیده بود حس ناامیدی دارممم خیلی خیلییییی زیاد
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
عاره عادتم شده بود دکتر گف چیز نرم باش بخوری اشکال نداره منم سنی نداشتم و باهاش مسخوردم نمیتونستم کنارش بزارم عادتم شده بود شدید بدون این نمیتونستم چیزی بخورم
پوسیدگی دندانم اینقد برام اهمیت نداره که ظاهرش داره از ظاهر دندونم بیشتر حرصم میگیره ادم خوش خنده ایم این موضوع خیلی بهم ضربه زده کاش میشد به عقب برگشت کاششش