یه جایی رفتنی دو تا سنگ بنداز تو جیبت هر وقت از اونا صدا دراومد شما هم صحبت کن
این داستان و هر روز بخون
منم‌یه‌عمه‌دارم‌‌دقیقا‌همینه‌سر‌همین‌دهن‌لقی‌کردنش‌همه ازش‌شاکین
آخرش گفتی دیگه حرف گیر نمیاری برای زدن از خودت رازات میگی اشکال ندارد که بگن کم حرفی به خودت آسیب نمیزنی اینجوری
من در مورد خودم ممکن دهن لقی کنم ولی اطرافیانم اصلن
چون بهم اعتماد کردن اصلن هیجوره نمیتونم بگم مال بقیه رو
فک کنم خونه خانواده همسرمم اتفاقی بیوفته من هیچ وقت پیش خانوادم نمیگم
گاهی همسرم مثلا خونمون میاد میگه اره فلان روز اینجور شد مامانم بمن میگه نمیگفتی
والا هرجه هر حرف یا اتفاقی باشه من جایی نمیگم ..اما در مورد خودم میگم مثلا گواهی نامه رد میشم میگم و مسخره میکنن😂
اینسری میخوام یه دروغ مصلحتی بگم قبول شدم تا دیگه ازم نپرسن و منم نگم والا اعتماد به نفسمو میبرن مخصوصن داداشم😂
عزیزم این بخاطر اعتماد به نفس پایین هست
هی فکر میکنی حتما باید یه حرفی بزنی ولو اشتباه که تو جمع دیده بشی
رو خودت خیلی کار کن تمرین کن
خودت رو مشغول کن هر وقت احساس کردی میخوای یه حرفی رو بزنی که برات دردسر بشه
فقط خودت میتونی این عادت رو کنترل کنی
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
21 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
