بد جور از چشمم افتاد دوسش داشتم بخاطرش همه کار کردم ولی اون به بدترین شیوه جوابمو داد واقعا ازش متنفر شدم از زندگیمم سیر شدم داستانش مفصله فقط بدونید بدبخت تر از من تو این دنیا وجود نداره
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بخاطر مادرم نمیتونم برم خونمون فتر خون داره و خیلی غصه میخوره تو این خونه خودم میمونم ولی دیگه این آدمو آدم حساب نمیکنم و براش اهمیتی قائل نیستم بد جور امشب از چشمم افتاد