یه دستبند دارم یادگار زمان مجردیم...
تو اوج تنگ دستیمون دلم نیومده بفروشمش
الان این عجوزه خانوم اومده میگه بفروش پولشو بده فرشامو عوض کنم و اونم بلاعوض!!!!
میگفت کم خدمت کردم بهتون!!! خدمت!!!
فقط تونستم بگم چه حرفایی میزنین مادرجون ساعت هشتو نیمه وقت قرصاتونه!
هی یادم میاد فشارم میره بالا!
عجب رویی دارن مردم