رفته دیده مادرشوهرش اونجاست میگه یه دونه برای خودم چایی ریختم زنیکه اومده از جلوش برداشته برده ریخته سینک میگه تلوزیون روشن کردم اومد کنترل برداشت خاموش کرد کنترلم برد قایم کرد الان چیکار کنه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خواهرم از خونه اش انداختن بیرون حدود چهار ماه پیش کلا بکسالم نشده عروسی کرده الانم رفته شکایت کرده تمکین دادگاه صلح گفته باسد بری خونه ات اینم صبح رفته کلا مردک قصد ادامه زندگی نداره فقط میخواد اذیت کنه از اولشم میگفت من نمبخوام این زندگی رو ادامه بدم