دوس داشتین تعریف کنین
اشتباهی فارسی صحبت کردم🤕
اینقددد دستام میلرزید
لیوانا میخوردن به هم تو سینی
با سمفونی زیبای تلق تولوق شاق شوق
چایی بردم 😂😂
شیر سماور کیپ شده بود
دوسری چایی آوردم هرکدوم چهل دقیقه طول کشید
کتری هم نداشتیم🥴
مهمونا هم زیاد بودن😑
سوتی ندادم ولی یک ساعت و نیم تو اتاق صحبت کردیم
وقتی اومدیم بیرون پدربزرگ شوهرم بهمون گفت خسته نباشید😐 ده دقیقه یبارم مادرشوهرم میومد تو اتاق ببینم چی میگیم شوهرم میگفت تو برو بیرون.....جالب تر از اون الان یادمون نمیاد چی می‌گفتیم😐😂
هنوز خواستگار به خونه راه نمیدیم ولی یه بار یه زنه منو تو یه مجلسی دید گفت خیلی ازت خوشم میاد میخوام بیام برای پسرم خواستگاری
منم خجالتی و کم تجربه برگشتم گفتم نه ممنون لازم نیست😂😂😂
من نه ولی شوهرم فقط سوتی داد ،خودشم میگه هیشکی به اندازه من چرت و پرت نگفته قبل منم با دخترا واسه آشنایی حرف میزده تعریف میکرد فقط چرت و پرت گفته 😂
یه خاطره بامزه بگم سوتی نیست
از بس خرج و گرونی زیاد هست...
قرار بود بیان خواستگاری بابام به شوخی گفت تاراجون من تا جمعه بابات نیستم😅
ولی خب مامانم یه کاری کرد....خیلی ناراحتشون کرد و دوس نداره به عشقم برسم..میگه پسرخالت ک ۱۱ سال ازت بزرگتره و اهل هرکاری هست فقط چون پولداره بدردت میخوره خوشبخت میشی!!ولی اونیم که دوسش دارم فامیل دوره و هرچی داره از خودشه بدون کمک کسی . یا مامانم میگه با پسرخالت ازدواج کن اون خیلی عاشقته بعد چند مدت طلاق بگیر مهریه بگیر تا ابد میری تو خوشبختی😳
من چکار کنم با این مامانم😢😔💔
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
31 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
