ببین با این شراسط راه پیچوندن نداره
تنها کادی که میتونی بکنی اینه که خیلی خشک برخورد کنی و رسمی باشی و باهاش گرم نگیری
یه بهونه جور کن نذار اصلا بیاد.... فقط چرا روز خواستگاریت گوشی شو گذاشته که چی بشه مثلا حرفای شما انقدر براش مهم بوده
اره براش مهم بوده حتی توزمان عقدمن ازسادگیم وضعیت میذاشتم که رفتیم رستوران یا تفریح اون توخونه اشون دعوایی بپامیکرد که مگه من ازاین چی کم دارم درصورتیکه بخدانمیخوام ازخودم تعریف کنم ازهمه لحاظ ازش من بالاترهستم ولی اون اینارونمی بینه الانم کاری کرده همه به حرفش هستن چه مادرشوهرچه پدرشوهرچه شوهرخودش
تحمل کن بیاد بره، بیخیال ،فقط بخاطر شوهرت
اینکه میگه داداش پول نداریم برامون واریزمیکنی توخرج خونه موندم درصورتیکه خیلی وضعشون بهترازماهستن شوهرمنم دلش نمیادبگه ندارم یامیگه داداش کجاهستین کی میاین خونه امون اونوقت مامیریم اونجااون میره خونه مادرش واصلا نشده مارودعوت کنه خونش
بعدوسایل اموتازه خریدم اون سه تابچه کوچولوداره من چه خاکی توسرم بریزم حتمادوتاشونوهم میخوادبزارپیش من واون هی باشوهرم بره بیمارستان
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
