تقریبا ی ماه پیش با شوهرم بحثمون شد و خلاصه من ی مدت رفتم خونه بابام ۵ روز
بعد صدامون خیلی درومده دیگه شوهرم دست به زن داشت منم گفتم میرم برا همیشه ولی نتونستم دل از دختزم بکنم ک ۶ ماهشه برگشتم
حالا عروسی دعوتیم روم نمیشه برم میگم حالا اوتا به چچشمی بهمون نگاه میکننننن
ابرومون رفته
کاش میشد نمیرفتم ولی مجبورم😔😔😔