خواب دیدم از مچ دستم تقریبا تا آرنج دستم پر از انگو طلا بود من و مامانمم توطلا فروشی بودیم .داشتیم از طلا فروشی میومدیم بیرون من استینمو کشیدم پایین که النگو ها معلوم نشه که یکیش شکست اونیکه شکست محکم نبود.
بِسم الله الّرحمن الّرحیم اللّهم صل علی محّمد وآل محّمدوعجل فرجهم 💚
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.