بهش میگفتی مامان من از شیر خودش بهم داد توبرو بپرس ببین شیر چه حیوونی رو بهت دادن که ذره ای تربیت و ادب نداری
بگو برو بابا مگه من قالیشویی هستم مادرت بگه دختراش بیان کمکش بعدشم فرش رو میدن قالیشویی نمیخاد بدا خودش بشوره جونش دربیاد بگو مادرت رو ببر روانپزشک یه فکری به حال وسواسش بکنن
خب الان میمونی خونه ؟قبلا با مادرش مشکل داشتی؟پیش زمینه داشته که اینجور میگه بعدم حتما مادرشوهرت بهش گفته که شما نرفتی کمکش اره ؟
کاشکی میرفتی پیش مادرشوهرم سر حرف باز میکردی میگفتی مریص هستی این مشکل پیش نمیومد
مگه دوران قدیم هست حالا هرکی هم خواست بشوره تو حیاط اشکال نداره ولی توقع داشتن خیلی بده.
اعصابم خرد شد،،باید با پشت دست میزدی دهنش خون بیاد مرتیکه احمق
ولش کن اومد چیزی هم گفت جواب نده بگو خودت میومدی میشستی یا میبردی قالیشویی بنظرم شوهرت از این مردابی جوگیره که میخواد خودشو مرد نشون بده بگه زنم واسه مادرم هرکار مینکه
بهش بگو گوه نخور ریدم بع تو مادرت
نوکر نیست یه جور احترام
تو یه خونه هستن
شما اگر مادر خودت با سن بالا در حال شستن فرش میدیدی
چیکار میکردی بی محل رد میشدی ؟ یا میگفتی مادر جان من معده دردم بزار بعد کمکت میدم ؟
یا میگفتی فرش بخوره تو سرت ؟
میدونی مادر شوهر مثله مادر خود نمیدونید برای همین این همه جبهه می‌گرفتید
این یه جور ادب بود که بگه معده دردم اینجوری ارزش و احترام خودشم میرفت بالا
انگار یه دامادی ببینه پدر زن داره بار سنگین میبره محلی نده و رد بشه نشونه به ادبی اون داماد هست
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
