ویزاش اومده؟
والا ما یه سری دوست همسرم رسوندیم فرودگاه امام، قسم میخورم نفسم داشت بند میومد خانواده ها اومده بودن موقع خداحافظی دختره میگف مامان پنج سال دیگه میبینمت، پسره گریه میکرد
این دوست همسرم مامانش مرتب تلفن میکرد اینم میگف متمان بخواب من دو روز دیگه میرسم
جای نفس گیری یه