تروخدا شماها قاضی بشید که من حق دارم ناراحت شم ازدست خواهرشوهرم یانه/ چندروز پیش خواهرشوهرم زایمان کرد و ما رفتیم دیدنش. شهرما از اونا ۵ساعت فاصله داره شوهرمم مرخصی نداشت امروز رفتیم فردا برگشتیم یک روزه. برای بچش یه تیکه طلا گرفتیم و یه سبدگل نسبتا بزرگ واسه خودش. که کاش اصلا نمیرفتم هیچ احترامی بهمون نزاشتن خواهرشوهرم یه غذای ساده خشک وخالی درست کرده بود همشم میگفت شما که مهمون نیستید شما که غریبه نیستید. اما هربار که اونا اومدن خونه من بهترین پذیرایی رو کردم حداقل بخاطر شوهرش که غریبس. اما اون چی؟ بعد ۵سال اینطوری پذیرایی کرد حالا من هیچی بخاطر داداشش حداقل. هی دور ور بچش بود و خودم میوه و چای آوردم و میزو چیدم. ما صبح زود حرکت کردیم واسه ناهار رسیدیم، ناهارو که درست کرده بود برنج و مرغ خالی! شام هم من درست کردم گفت زحمتشو بکش. روزبعدش ازخواب پاشدیم برگشتیم. به شوهرمم گفتم که اصلا رفتارشون خوب نبود. راستی اینو یادم رفت بگم هدیه بچش رو که دادم شوهرشم دقیقا کنارش نشسته بود یه تشکر خشکو خالی نکرد حتی یک کلمه. شوهرم گفت تو درک کن تازه زایمان کرده و درگیر بچش بوده. ولی گفتم تو بستر که نبود راه میرفت و حالشم خوب بود. میخوام عید که اومدن خونم تلافی کنم فقط اینجوری آروم میشم. این همه احترام بزار به خودش و شوهرش واقعا لیاقتشو نداشتن. ولی نشونشون میدم و تا ابدم پامو خونشون نمیزارم. همشو تو یه پست نوشتم براتون. مرسی که خوندید 😔دستم اصلا نمک نداره والا
بچه ها بعد مدت ها جاریمو دیدم، انقدررررر لاغر شده بود که اولش نشناختمش! پرسیدم چیکار کرده که هم هرچیزی دوست داره میخوره هم این قدر لاغر شده اونم گفت از اپلیکیشن زیره رژیم فستینگ گرفته منم زیره رو نصب کردم دیدم تخفیف دارن فورا رژیممو شروع کردم اگه تو هم میخوای شروع کن.
بازم خواهر شوهر خوبی بوده راه داده .ناهارم پخته. من بودم که در رو باز نمیکردم. زایمان که نکردم ولی دیدم خواهرام چقدر سختشون بوده. شما خودتون لابد درک میکردید حداقل چند هفته بعد میرفتید
حالا این همه حرص نخور . شما خودت را برای مهمون آنقدر اذیت نکن که این طور پشیمان بشی. تعادل را رابطه تون ایجاد کن همین. جنبه بی احترامی نداره. بیشتر هزینه های تهیه غذا و پذيرايي است که شاید همه مثل توان مالی نداشته باشند .