2777
2789

الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

و اما از حال خودم بگم از هفته 7 ویار وحشتناک شروع شده معده درد و تهوع و استفراغ امونمو بریده درست مثل بارداری قبلی یک دقیقه هم نمیتونم سرپا وایسم سینا یه سره شیر میخاد و من یه لیوان آب هم نمیتونم بخورم شدم پوست و استخون به زور سرم تا الان زنده ام
ای خدای نی نی های کوچولو! مراقب نی نی های منم باش لطفا...
سه چهار روزه اومدم خونه مامانم اینا اینجا حداقل سینا یه چیزی واسه خوردن پیدا میکنه داغون داغونم رانیتیدین و دمیترون هم اثری نداره از بس بالا میارم گلوم زخم شده فکر کردم بارداری دوم آسونتره آخه آدم اینقد بدشانس میشه
ای خدای نی نی های کوچولو! مراقب نی نی های منم باش لطفا...
آخیییییییییییییییییییییی راست میگی؟؟سعی گن چیزای مقوی بخوری صبح که از خواب پامیشی کنارت چند تیکه بیسکوییت ترد بزار و بلافاصله بخور از تهوع جلوگیری میکنه عزیزممممممممممممممممممم صدای قلبشو شنیدی؟؟؟آخی گوگولی خاله
هرگز در زندگی این دو را ابراز نکنید:

نخست، آنچه نیستید

و دوم ، همه آنچه هستید!
سلام نانا جون خوبی؟ ایشالا که حال تو خوبه؟ چیز مقوی چیا میشه مثلا؟ مرغ و گوشت که بوش هم دیوونم میکنه چهار مغز هم نمیمونه تو معده م میوه ها که ابدا فقط یه کوچولو ماست خیلی سرد میشه بخورم.
ای خدای نی نی های کوچولو! مراقب نی نی های منم باش لطفا...
ترد رو هم امتحان کردم، خوب نبود اصلا شبا همش با حالت تهوع پا میشم معده م انگاری پر از یه شیره سبز تلخه که صبا وحشتناک بیرون میاد دکتر شربت آنتی اسید داده یه ذره بهترم میکنه
ای خدای نی نی های کوچولو! مراقب نی نی های منم باش لطفا...
این روزای گرم و کشدار مرداد هم که تموم نمیشن باور کن ثانیه ها رو میشمرم که کی هفته 16 بشه خدا خودش به همه کمک کنه به منم همینطور بوس بوس
ای خدای نی نی های کوچولو! مراقب نی نی های منم باش لطفا...
من سر سینا روزهای از الان بدتر رو هم تجربه کردم نمیدونم چرا صبرم کم شده این بار البته اون وقتا خودم بودم، الان جرات ندارم یک دقیقه دراز بکشم، سینا مثل یه بچه گربه همچین میپره رو دل و شکمم که نگو یا میاد محکم میزنه تو سرم که پاشو بازی کنیم
ای خدای نی نی های کوچولو! مراقب نی نی های منم باش لطفا...
اینقد دلم گرفته قد دنیا...مادر شوشو هی میشینه جلو من میگه ماشاا... عروس فلانی چه زودی حامله شد ماشاا... هزار ماشاا...منم اشک جمع میشه تو چشام میگم خدا خودت صبری بده.....خواهر شو شو هم میگه آدمهایی که زیاد گناهکارن خدا فرشته هاشو دست اونا امانت نمیده.....آخه. من بدبخت مثلا چه گناهی مرتکب شدم که خدا بچه بهم نده
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز