سلام دوستای گلم
خلاصه وار میگم من یه ازدواج ناموفق داشتم که حاصلش یه دختر ۱۷ساله است
و الان مجددا ازدواج کردم و حسابی از شوهرم میترسم و اصلا شرایطی ندارم که سر خود بخوام کاری انجام بدم
دخترم تا حدود ۱۲سالگی پیش خودم بود(توضیح اینکه تو اون مدت شوهرم دومم زندان بود ) ولی یه روز باباش اومد از مدرسه گولش زد بردش اینم بگم ما شمالیم و باباش اصفهان .پدرش هم ازدواج مجدد کرده و همون موقع که دخترم با باباش رفت همسرم هم از زندان ازاد شد و نذاشت من دخترم رو بیارم الته دخترم هم میلی به اومدن نداشت
الان بعد از حدود۵ سال دخترم زنگ زده بهم که نامادریم اذیتم میکنه بیام پیشت؟منم با شوهرم مشورت کردم گفت بیارش
اما
دخترم کلاس دهم هست و درسش عالی شوهرم میگه درسش حیفه بدبختش نکن بذار تعطیلات عید بیاد که کارای قانونیش رو بکنیم ولی خودش تحمل نداره چجوری با چه بهونه ای شوهرم رو قانع کنم که زودتر بیارتش تو رو خدا راهنمایی کنید
