دیروز بعد از ظهر واسه اولین بار توی چهار ماه ازدواجمون و چند ماه اشنایی بهم گفت حرف نزن میخوام بخوابم...یعنی در حد همین جمله هم تا الان باهام بد رفتاری نکرده بود...من خیلی تعجب کردم ولی گفتم حتما خیلی خسته شده بعدا عذرخواهی میکنه الان بخوابه...شب که قبل خواب با هم حرف میزدیم و بهش گفتم شوکه شد گفت من همچین حرفی نزدم...بعدش کلی عذرخواهی کرد و گفت مطمئنه من دروغ نمیگم ولی اصلا یادش نمیاد همچین حرفی زده باشه...خلاصه گذشت و صبح دیدم خیلی تو خودشه یکم پاپیچش شدم که چی شده گفت دلش میخواد یه ساعت گریه کنه انقد که ناراحت شده از حرفی که بهم زده بوده...یکم دلداریش دادم که پیش میاد منم ممکنه تو فشار باشم حرفی بهت بزنم که خوب نباشه.دیگه ناراحت نیستم...ولی خیلی حالش داغون بود..بعدم واقعا گریه کرد چند دیقه شدید تو بغلم گریه کرد...اصلا مونده بودم چیکار کنم..چی بگم اروم بشه...همش خودشو سرزنش میکرد.
برام عجیب بود چون ندیدم پدر و برادرام گریه کنن یا حتی عذرخواهی هم به زور میکنن وقتی اشتباهی میکنن
شمام مردی دیدین اطرافتون که انقد احساساتی باشه؟؟؟بنظرتون طبیعیه؟من خودم ممکنه موقع یه اشتباه بزرگ با گریه عذرخواهی کنم ولی برا همچین چیزی نه واقعا!!!!