بهداشت من یجا پرت انداخته امروز رفتم یکی روسریم ازپشت کشید که ازترس هنوز شکمم سفت شده رفتم بهداشت وسط شهر گفت ازاین طور چیزا همه جا هست گفت زنای بارداری که اونجاهستن چی بگن گفتم اونا عادت کردن قبول نکردن گفتن جات خوبه چکارکنم بنظرتون
لایکم نکن اذیت میشم نمیبخشمتاااا 😒منم خیلی دوست داشتم سلامتی داشته باشم خونه عیان بشینم ماشین عیانی سوار شم ارامش داشته باشم که هیچ کدومو ندارم به کسیم میگی از نظر خیلیا جوابش حمکتی و امتحانه هست،متنفرم از این نتیجه گیری حکمتی هست...یعنی یکی اینو میگه میسوزممممم،الانم خیلی دوست دارم زودتر بمیرم لااقل اینو واسم زیادی نبین زودتر تموم کن💔 عدالت خدا کجاست💔تا حالا دلت برا کسی سوخته؟من برای خودم میسوزه💔 متنفرم از دنیاییکه همه بدبختیا رو سر من اوار شده
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
برا ما، مرکز بهداشت نزدیک خونمون یه آقا واکسن بچه هارو میزد، پسرمو که اولین واکسنشو بردیم کلی پشیمون شدیم از بس که خشن بود و اشتباه زیاد داشت.
از اون به بعد رفتیم مرکز نزدیک خونه مادرم اینا که به اونا گفتم مهمونم خونه مادرم و مجبورن اینجا تزریق کنم، اونا هم به عنوان میهمان تو سیستم ثبت کردن و همه واکسنای پسرمو اونجا زدیم دیگه