تو این ۶سال ک باشوهرم ازدواج کردم هر روز ی بامبولی درآوردن.مادرشوهرم ظاهرا باهام خوبه ولی پشت سرم با یکی از خواهرسوهرم میشینن حرف درمیارن هردفعه هم خبرشون بهم میرسه...خداروشکر شوهرم جنس شونو میشناسه و محلشون نمیده...ولی من واقعا دیگه کم اوردم.بنظرتون چ برخوردی داشته باشم باهاشون؟؟؟
همین که شوهرت میدونه چجورن کافیه اصلا محلشون نده
برات مهم نباشه
کار خودتو بکن هیج وقت خودتو بابت دیگران اذیت نکن خصوصا دیگرانی ک قدر نمیدونن....
کم برو خونشون...حرفی هم اگه شنیدی بهشون بگو ...با خبرآورنده هم قطع رابطه کن...
عادي باش
مهم شوهرته
بيخودي ب خاطرشون حرص و جوش نخور
اونا دارن زندگيشونو ميكنن تو عشق و حال خودشون
تو فكرو خيال ميكني
همینکه شوهرت میشناسشون عالیه و اینکه زیاد باهاشون رفت و آمد نکن و رسمی برخورد کن
من ۵تاخواهرشوهرم دارم یکیشون ناتنیه اون ک هیچ ازاین۴تا یکیشون ک فتنه س زن داداشمم هست...ی بارمیگن خواهرمونو طلسم کردی ی بار بچه هاش میان پشت پنجره سنگ میزنن ایندفعه هم با مامانش گفتن ک من ب مامانش حسودی کردم کمرش خراب شده دوا و دکتر هم علاج دردش نیست چون من جشمش زدم اینارو اون یکی خواهرشوهرم ک باهام خوبه بهم گفت...منم ب شوهرم گفتم اونم گفت برو بهشون بگو...بعدشم شوهرم پشتم درومد میخواست خواهرشو بزنه ک برادرشوهرم نزاشت
همین الان اون یکی خواهرشوهرمو بخاطر کارای احمقانه ای اون یکی بردن درمونگاه...خدا بهش رحم کنه با بچه ی کوچیک
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
