کیا به چوب خدا اعتقاد دارن

من خیلی بده

من .صدانداره

لامصب انگار منتظره چیزی بشه بیاد وسط زندگی

خدا همیشه هست 

من خیلی اعتقاد دارم با اینکه گاهی باخدا هم دعوا میکنم سر شریک زندگی ک سرراهم قرار داده اما مطمئنم یروزی جواب همه اذیتایی ک کرده خدا میده

خدا وقتی تقاص پس میگیره که شما بهش اجازه بدین 

خدا هیچوقت اختیار انسانو ازش نمیگیره 

تا وقتی تو از همسرت کینه به دل داری خدا اجازه میده خودت ازش تقاص بگیری 

اگه میخای خدا گردش روزگارو بهش نشون بده باید شوهرتو ببخشی 

این قانون اول افرینشه 

شوهرمنم همینه خیلییی دلمو میشکنه خیلییی باحرفاش یعنی یه جور که کلی ارزو مرگشو میکنم ولی بعضی چقتاهم یه کارایی میکنه برام که میگم خدایا غلط کردم خودت مواظبش باش ولی همیشه دپس دارم خدا یکی رو بیاره سرراهش مرد یازن یا هرکی تموم اون حرفارو بزنه بهش اینم مثل کن از ترس خفه شه ونتونه جوابشو بده 

خوشبختانه این واقعیته 

واسه اینکه راحت تر با این قانون کنار بیای بهت پیشنهاد میکنم کتابای چهار اثر فلورانس و فراسوی شفای زندگی رو بخونی

الهی درست بشه عزیزم

ببین بخشیدن معنیش تلاش واسه فراموش کردن نیس 

بخشیدن یعنی واقعا این کینه از دل شما پاک بشه 

وقتی شما هر سری بعد دعوا همه ی بلاهایی که دفعه های قبل سرت اورده یادت میوفته یعنی نتونستی ببخشیش 

ببین تو نمیبخشی که به ما یا شوهرت ثابت کنی بخشنده ای تو میبخشی که خدا این بخششتو حس کنه 

عمیقا باید ببخشی 

من یه مدت ۱۰ ساله از یکی از نزدیکانم کینه به دل داشتم چون این بزرگوار (اقا بود)هر جا نشسته بود شخصیت منو پیش همه تخریب کرده بود و حتی چندبار این تخریب شخصیتو تا جایی پیش برد که باعث شد من با چند نفر از اشناهامون دعوام شد و حتی کارمون به درگیری فیزیکی هم کشید 

این قصه همینجوری ادامه داشت منم هر روز یقه خدارو میگرفتم که خب لعنتی من نمیتونم شخصیتمو در حد اون پایین بیارم و همون بلاهایی که سرم اورده رو سرش بیارم ت  چرا کاری نمیکنی؟

تا اینکه شب قدر دو سال پیش بخشیدمش واقعا بخشیدمش 

یه حس رهایی خاصی بهم دست داده بود 

دیگه انقد واسم کم اهمیت شده بود که حتی نمیخاستم تقاص پس بده همش میگفتم خدایا هر جا که هست خوشبختش کن 

دوماه بعدش کلا ورق برگشت همه باهاش در افتادن چون فهمیدن شخصیت دو به هم زن داره همون ادمایی که بخاطر اون با من دعوا کرده بودن رفتن با اون دعوا کردن و حتی یجوری زده بودنش که یه دست و یه پاش شکسته بود 

همون ادمایی که طی این ۱۰ سال بخاطر حرفای اون با من در افتاده بودن الان همشون جزء نزدیک ترین دوستامن و مورد اعتماد ترین شخص زندگیشون منم