پسرم کوچکه هی سر به سر باباش میذاشت و رو مخش بود بعد شوهرم میگه وای مث مامانت آویزونی... اصلا من موندم چرا اینجوری گفت به من، قبلا ی بار دیگه تو حرفاش گفته بود، بعد ک این حرفو زد گفت ببخشید اما من واقعا خیلی ناراحت شدم...
دوست بودین باهم تو محردی؟
حواسش نبود چی میگه
اگه معذرت خواهی کرد ولش به دل نگیر
😳از شوهر بعید بود این حرف
ک زده شد 😐
مگ تو رفتی خاستگاریش؟
شاید خیلی گیر میدی. از اون لحاظ گفته
من دوتا برداشت کردم اولی اینکه اون آزادی که میخواد نداره که زندگی متاهلی همینه دو اینکه تو هر کاری از ایشون کمک می خواید
دو روز ازش فاصله بگیری متوجه میشه کی آویزونه
خب دروبرش نباش خواهرمن یمدت تواتاق دیگ برو زیادنچسب بهش.تنهابیرون برو اخرم یچی گفت بگو نمیخام اویزون شماباشم 😐
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
