😭😭توروخدا كمكم كنيد ديگه برييييدم
يكم طولانيه اگه حوصله نداري بخوني الكي يچيز نگو كه بدترشه حالم
بچه ها من ٢٤ سالمه شوهرم تازه٢٦ساله شده
٥ساله ازدواج كرديم از زمان نامزدي تاااا الان خواهر شوهرم ريده به زندگيم ديگه خسته شدم ميخوام جداشم
خودش متاهله وضع شوهرش معموليه نياز ب كمك كسي ندارن تازه خونه گرفتن… براي خريد خونشون ١٢٠ميليىون از شوهرم پول گرفت (ديگه برنميگردونه اولشم گفت)
بخدا هرماه از شوهرم ٤/٥تومن ميگيره براي خرج خودش هروقتم مياد شهرما كلي شوهرم واسش خرج ميكنه اينم بگم وضع ما خوبه ولي هردومون كار ميكنيم شبوروز ب اينجا رسيديم دليل نميشه بريزم شكم اون
يك ماه پيشبود تقريبا سر اينك شوهرم واس تولد خواهرش گردن بند ٤٨ميليوني خريد نا پاي طلاق رفتم
چون خواهرش هروقت مياد يا جايي منو ميلبينه محل نميده هيچ فقطم ميخاد دعوا بندازه بين منو شوهرم
همون روزي ك جمع كردم رفتم از خونم شوهرم اومد خونه بابام قول داد ديگ بي جا بهش پول ندع در حد هديه تو مراسما تولدا باشه
حالا امروز گوشيه شوهرمو نگاه كردم ديدم خواهرش گفته به زنه اوسكولت نگي وام خونرو تو قراره بدي يعني بخدا اب جوش ريختن انگار سرم گوشيشو كوبيدم زمين انقد با پام زدم روش خورد شد شوهرمم داشت نگاه ميكرد بعد دوييد اومد گفت غلط كردم بخدا زنگ ميزنم الان ميگم من نميدم خودتون بدين نگيد حالا ك داري چرا نميزاري كمك كنه اين ديگه كمك نيس اونا سوارمون شدن بخدااااا خستم بخوام از خرج کردنای شوهرم به خواهرش بگم باید تا صبح بنویسم
😭😭😭🙁