فروشگاه بازی اون فروشنده میشه من خریدار
هرروز حتی شده نیم ساعت میبرمش از خونه بیرون روبرو خونه پارکه
کتاب داستان خیلی دوست داره
دنبال بازی
نقاشی
کتاب های من بلدم بیا و بیین هم گرفتم باهاش کار میکنم
و اینکه من تمام وقتم در اختیار پسرمه
اونم با من همکاری میکنه
تمام کارای خونه رو هم ازش کمک میگیرم
در حد توانش کمک میکنه
لجبازی هم داره هااا مخصوصا وقتایی من حالم بده خیلی بد لج میکنه
از کاراش من خیلی تعریف میکنم خوشحال میشه واقعا که مفید بوده