رفتیم شهرستان خونه خواهرم البته چون قرار نبود بریم اونم خونه نبود سر کار بود یه خواهر دیگم اونجا بود برامون شام درست کرد خوردیم صبح شد ابجیم از سر کار اومد خوابید اون یکی خواهرمم هنوز بیدار نبود من رفتم غذا درست کنم دیگه کم کم نزدیک یازده دوازده بود ابجیم بیدار شد براش صبحونه گذاشتم بعد یهو گفتم گناه داره شب غذا نخورده از غذای دیشب براش گرم کنم الکی صبحونه نخوره دیگه ساعتم نزدیک نهار بود همزمان هم داشتم غذا درست میکردم غذا دادم ابجیم خورد حالااااااا شنیدم که به جاریم گفته اینا غذا خوردن به من تعارف نکردن اخه غذای شب مونده و دست خورده درحالی که من خودم غذای گرم درست کردم تعارف داره؟ بماند که زیاد اذیت میکنه اما دیگه بجا دستت درد نکنه نباید پشت سرم حرف بزنه من واقعا نمیدونم باهاش چه رفتاری کنم خیلی ناراحتم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
به عقل ناقصشم نمیرسه که شاید طرف چیزی تو خونش نباشه درست کنه برا شام حناق بخوری هی
اره بخداااا … حالا من خسته از مریض داری اصلا حواسم نبود که تعارف کنم درصورتی که شوهرم تعارفی زد حالا اینو کرده پاستان قهر کرده منم گفتم بجهنم که قهر کردی …از همه جیز بهانه میاره