استاتر اینایی که گفتید دقیقا زندگی دوسال پیش منه
دقیقا شرایط و حال و هوای خونه ما
آنقدر خسته بودم و آنقدر از شوهرم نا امید بودم که دقیقا همینطور سرد شدم و دیگه تو خلوت خودم داشتم به طلاق فکر میکردم
تنها نصیحتی که میتونم بهت بکنم اینه که اگه خواستی بری مشاور واقعا با دقت انتخاب کن چون مشاور داشت زندگی مارو داغون تر میکرد ،اینو تو زندگی چند نفر دیگه هم دیدم
اما کاری که در واقع باید بکنی فقط و فقط اینه:کمک تو کارای خونه و بچه داری ،محبت به همسرت ،وقت بذاری براش ببری بگردونیش و به خانوادت بفهمونی که همسرت و احساساتش برات مهمه و کسی حق نداره ناراحتی کنه
همسرم خیلی وقت گذاشت و خیلی کوتاه اومد
یه دوره ای هم این وسطا من فقط غر زدم غر زدم غر زدم و همسرم فقط گوش میداد حتی جاهایی که زیادم حق با من نبود اصلا باهام بحث نمیکرد
الان بعد از دوسال با این کارایی که گفتم حال من خیلی بهتر شده
شاید دیگه اون زن شوخ و خونگرم روزای اول نشم ولی خیلی بهتر شدم