مادرشوهرم با جاریم و برادرشوهر عصری رفتن مشهد پدرشوهرم نرفته سر شبی برای پدرشوهرم شام بردیم بعد میبینم مادرشوهرم در اون اتاقی که کمد هست قفل کرده رفته انگار من میخوام برم اتاق اون کنکاش کنم...رخت خواب پدرشوهرم انداخته بود یه اتاق دیگه ...الان ده ساله عروس بزرگشم هستم انقد اعصابم خورد شد که نگو...نمیدونم به شوهرم گفتم ازش بپرس ببین ما غریبه بودیم بعد میگم ولش کنم اصلا به روی خودم نیارم....
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
مادر شوهرتون پرو تشریف دارن رفتارش هم خیلی زشت بوده اگه اینقدر حریم براش مهمه پس نباید از عروسش توقع داشته باشه بیاد برای شوهرش غذا درست کنه و ... چطور اونجاهایی که به نفعش هست حریم شخصی اهمیت نداره اونجاهایی که نبست یهویی مهم میشه!!