تا حالا به این فکر کردین که این دنیا به چ دردی میخوره من که خودم دیگه خسته شدم . به هرچی میخوام نمی رسم. از طرفی هیچ لذتی هم تو این دنیا تجربه نکردم . چند وقتی فکر میکنم که این دنیا یعنی نرسیدن . وقت تلف کردن یه زمانی برام عجیب بود کسی معتاد میشه .ولی حالا میفهمم .
بعد جالب واسه این دنیا مزخرف باید اون دنیا هم بازخواست هم بشیم برای چی ؟ برای لذت هایی که نبود .
در حال حاضر شرایطی دارم که جز مرگ هیچی برام لذت بخش نیست . ۳۵ سال دارم . تا ۳۰ فقیر بودم هیچی نفهمیدم. دوست پسر هم ندارم ازدواج هم نکردم که دل خوشی باشه برام . استعداد آشنا شدن هم ندارم . من فقط خداروشکر تنها خوشبختی که دارم سالم بودنه که خداروشکر ولی واقعا دوست داشتم حداقل اونی که دیدم باهاش لذتی رو تجربه میکردم که اونم نشد. هدف زندگی رو ازدست دادم .فقط دارم تو کارم تلاش میکنم . ولی .... خیلی چیزها ست که دوست داشتم میداشتم نشد.
میخوام از این به بعد استعداد خودم رو تو پیدا کردن جنس مخالف امتحان کنم .نظرتون چیه .
یه زمانی می ترسیدم از پدر مادر یا شاید اعتماد به نفس این کار هم نداشتم چون همیشه لباسام کهنه بود الان دیگه نه همچی نو قیافه ام خوبه کمتر ازسنم میزنه خیلی کمتر ۲۵ به زور نشون میدم . نظرتان چیه .
من دیگه میخوام بی تجربه نباشم . یکم ناز وادا بد نیست حداقل می فهمی کیا به سمت کشش دارن
از وقتی که کسی رو دیدم که از خودم سر بود و میخواست به سمت من کشش داشته باشه خودم بلد نبودم تورش کنم از دست خودم ناراحتم . اون موقع فهمیدم کی هستم .