بچها من با مادر شوهرم تو یک ساختمونیم وقتی نیستم خونه میاد خونم چند روز پیش نبودم خونه شوهرم خونه بوده اومده بالا و کشو هامو نگاه کرده و در یخچالمو باز کرده و تمام کابینت هامو نگاه کرده من گوشیمو نبردم اون روز دیدم شوهرم خونه گذاشتم رو ظبط و رفتم یک مدت شک کرده بودم که میاد بالا وقتی نیستم برا همین گذاشتم چند روز پیش رفتم خرید میاد بالا مادر شوهرم میگه نیست شوهرمم میگه نه بعد میاد بالا که کجای و دیروزم نبوده شوهرم میگه دیروز رفته خرید میره تمام خرید هامو نگاه میکنه و تو کمدم شوهرم میگه کجایی چه کار میکنی صداش میاد هیچی دارم نگاه میکنم میدونم مقصر اصلی شوهرممه که بهشون رو داده میاد در یخچالمو باز میکنه چی دارم به قرآن تمام کابینت هامو داره نگاه میکنه صداش میاد و پشت سرم بد میگه حالا موندم چه جوری بهشون ثابت کنم که فهمیدم میاد بالا و دست میزنه به وسایلم خیلی به خدا ناراحتم خیلی وقتی گوش داددم اصلا داغون شدم نمیدونم چکار کنم نمیشه تمام کمد دیواری و کشوها رو قفل بزارم خیلی کار زشتی میکنه تازه فهمیدم میگه نفهمید آسیابشو اون روز برداشتم شوهررمم میگه نه خیلی حس بدی دارم تو خونه خودم راحت نیستم نمیدونم به خدا چکار کنم 😥😥😥😥
الان که دارم اینو برات مینویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمیدونم تا کی رایگان بمونه! من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفهای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تکتک مشکلات رو گفت و راهحل داد.
خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همهش رو درست کردیم!
اون زن حدیم شخصی حالیش نیست و شوهرت معنی زن داری را نمیدونه. فقط قفل در خونه را عوض کن و بعدا اگر شوهرت پرسید بگو بعضی وسایلم گم شده بود احتمال دادم دزد اومده باشه
ببین من مادر شوهر خودم همیشه نگاه لباس زیرام ممیکنه وقتی میرم خونش و مجبورم بمونم و میخورم و پهن میک ...
اره واقعا ی حرفی یا جمله ای چندبار تکرار کنی ملکه ذهن لدم میشه و از زشتی اون حرف کم میشه مقصر شوهر استاتر ک اجازه میده مادرش تا این حد دخالت کنه شوهر میتونه خیلی راحت بگه مادرجان من بخاطر همسرم زحمت میکشم ک تو رفاه و اسایش باشه
🧡🧡عضو گروه نارنجی 🧡🧡وزن اولیه ۷۲🧡🧡قد۱۶۵🧡🧡وزن فعلی۶۸🧡🧡وزن هدف ۵۶🧡🧡آخر بهمن۱۴۰۱وزن۶۶🧡🧡
خب بیااااااااااد مگه چی داری که دیدنش شرمنده ات کنه......من اوایل ازدواج اینجوری بودم در قفل میکردم الان بعد ده سال بیخیالم نه که اونا چک نمیکنن نه،بلکه به این درک رسیدم که چیزی برای پنهان کردن ندارم دلیلی هم ندارم .....حتی چند ماه پیش تو اسانسکر منو دید گفت مهمون اومده مرغ داری کلید دادم بهش گفتم من دارم میرم بیرون برو خودت بردار....مادر شوهرم شوکه شد!عوضش اونم بعد یکی دو هفته کلیدشو داد دست من....کمی مثبت باش ...کمی ریلکس باش...اصلا اسیابتو برداشته که برداشته چه اشکالی داره فکر کن مادر خودت بود هم این همه واکنش منفی نشون میدادی؟هرگز واکنشت منفی نبود پس شوهرت هم برا همین واکنشش منفی نیست پس اگه بگی فقط کدورت رخ میده .....عزیزم به روشون نیار فقط اگه چیزی داری که نباید کسی بفهمه اونو تو خونه نزار.