عزیزم ببخشید ولی چقدر از شون میترسی و حساب میبری
اقتدار و غرور برا زن خوب چیزیه
این زندگی که گوشه ای از اونو نشون ما دادی زندگی نیست جهنمه
مگه ازدواج چه خاصیتی داره که آدم تا مرز بی شخصیت شدن پیش بره که زندگیش نپاشه
چرا آدم اینقدر بی دست وپا و بی سر وزبون باشه که حقوق اولیه اش خورده بشه و تازه فکر کنه اگه اعتراض کنم بیچاره تر میشم
خب مگه مجبورید ادامه زندگی بدید با همچین ادمای بیشعوری و عذاب بکشید وقتی فقط یکبار فرصت زندگی
کردن دارید
شرمنده مقصر اصلی شوهرت و مادرت و خودت هستین
مادرت چون اعتماد و عزت نفس رو ازتون گرفته
شوهرت چون اجازه دخالت میده به مادرش
و وقتی حرفای نامربوط میزنه جلوش در نمیاد
خودت مقصر اصلی تر هستی که وقتی مادر شوهر اسم صیغه آورد یه نگاه پر از خشم و تنفر تو چشماش نکردی و بدون هیچ حرفی نرفتی قهر
یا میدونستی همچین اخلاقایی داره رفتی ور دلش خونه گرفتی!!
عزیزم شما و امثال شما خانوما اصلا قابل درک برام نیستید که زندگی به چه قیمتی...
مجرد بودن با کلاس چه ربطی به عروس بودن بی ارزش و بی ارج و قرب داره..
چرا اینقدر از طلاق و جدایی میترسید
دور از جون شما آدم گدایی کنه بازیافتی بفروشه نونش رو خودش در بیاره بهتر از اینجور اسیر شدنه و دلش خوش باشه ازدواج کرده