@نی_نی_یار_41
نمد
@نی_نی_یا
انقد که نینی یار صدا کردن
منم یه خاطره بگم ما هم خیلی فقیر بودیم...داداش بزرگم حسرت یه توپ پلاستیکی داشت...اراده کرد رو پای خودش وایستاد الان سه تا حیاط داره...ولی میگه هنوزم اون توپ پشت شیشه مغازه تو دلم مونده...واسه همین همه چیز برای بچه هاش فراهم میکنه...
عه منم اومدم بپرسم چرا قفل کردی؟
کاش باز بشه کلی خاطره داریم😉
یه بارم،تومدرسه میخواستم بچه هارو ببرن اردو،یادم هزارتومان پولش بود،به مامانم گفتم،گفت نه،پول نداریم
چقدگریه کردم وخودموزدم،شبش که بابام اومد،بهم پول رو داد،اخ چه خواب شیرینی بود،اونشب
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
