خودم ک ن،
ولی شوهرم مجردیشتو 13 سالگیش تصادف کرده و شکمشو جراحی کرده،
یه جای بخیه ی خیلیی بزرگ رو بدنش هست،
ی بار ک تو بغلش بودم دقیقا داشتم همونجارو نوازش میکردم،
دیدم داره نفس عمیق میکشه تو فکره،
پرسیدم چیشده،
گف من مجردیم با خودم میگفتم لابد همسرم این جای زخمو برای من ضعف میدونه و بدش میاد،
چقد اشتباه فک میکردم و الکی ناراحت بودم..
خلاصه ک
واقعا عشق نمیزاره هیچ ضعفی ب چشم بیاد.