مادرم از اول ی کم عصبیه و زبونش تنده ی حرفیو یا ی نصیحتیو بخواد بگه جوری میگه ب آدم برمیخوره بعدم عصبی میشه میگه مگه چی گفتم ک عصبانی شدی
بهم میگه مراقب زبونت باش ی کاری نکن ک نامزدتت بزارتت بره
این حرف یعنی چی ی کاری نکن چیه
ناخودآگاه ی منظور دیگه ای ازش برداشت میشه
دلیلشم اینه منم مثل خودش عصبیم ولی خیلی کمتر اونم تو مواردی ک عادیه عصبانی شدن،
اینارو بهش گفتم ک این چ مدل گفتنته کاری نکن چیه فلان
خدا پیدونه چ قیامتی راه انداخت😔😔تو مریضی الهی بمیری فلان،چرا نمیفهمی نفهمی،خب چرا ی جوری حرفشو میزنه ک بهم بربخوره،وقتی خودش عصبانیه چرا از من انتظار داره آروم باشمم منم بچه اونم