شوهرم یه جا برای استخدام رزومه فرستاده یه شرکت خیلییی عالی و چندماه بود من خواب و خوراک نداشتم از استرس که چی میشه کلی دعا کردم که بشه بعد کم کم بعد گذشت چندماه که خبری نشد یادم رفت و از خدا خواستم کاری کنه فراموش کنم که دقیقا فراموش کردم دیگه ولی تو اوج اینکه اقدام بارداری بودم و تمام فکرم شده بود اقدام خبر رسید بهمون که مدیر اونجا سراغ رزومه شوهرم رو میگرفته که مصاحبه کنن باهاش و من باز دوباره حالم بد شده از جمعه و رفتم دوباره توی فکر و کلا دیگه به اقدام فکر نمیکنم. همش استرس دارم پس کی پیام میدن برا مصاحبه.
دوباره افتادم توی این قضیه و حالم وحشتناک بده چندشبه نخوابیدم.
نمیدونم خدا چرا اینجوری کرد وقتی دید فراموش کردم دوباره منو انداخت توی این وضع 😔
یعنی میخواد بشه به نظرتون که اینجوری کرد خدا؟ چون مطمئنم کار خداست وگرنه شرکت اینقدر بزرگه روزی هزارتا رزومه میره اونجا ولی مدیر سراغ شوهر من رو گرفته از کل دنیا سر و دست میشکنن برای رفتن به اون شرکت ولی فعلا خبری نیست برا مصاحبه.
توروخدا دعا کنید برام جور شه خیلی حالم بده😔 زندگیمون دگرگون میشه اگر بشه