بین شوهرم و بابام شکر آبه
قبلا یه دعوای اساسی داشتن البته الان یکم بهتر شده ولی هنوز داغونن با داداشم که توخونه بابام هست هم مدام درگیری دارن
حالا خودم دیروز رفتم برای بابام کادو گرفتم میخوام برم پیشش
دیشب بهم گفت من شب دیر میام شما شامتون رو بخورین میام میبرمت
نمیدونم چیکار کنم ؟از یه طرف هم مدام بیچاره بابام بم میگه زنگ بزن بیاد شام 🥺
بنظرتون چه واکنشی نشون بدم؟
هرجور ک خود شوهرت دوس داره و راحته
اگ شوهرت راضی میشه باهم برید وگرنه خودت برو بگو شوهرم دوس داشت بیاد ولی کار پیش اومد مثلا بگو رفیقش برد بیمارستان یا مثلا فامیلشونو
ک اونام بهشون بر نخوره بگن بیکار بوده نمیاد
خودت برو فعلا بزار یه مدت بگذره مرور زمان همه چیز درست میکنه
به شوهرت بگو شما میای دعوتت کردن، اومد که اومد، نیومدم هیچی مهم نیست
به خدا همینکه میذاره شما بری با وجود اختلافش ن کلاهت را بنداز عرش...
بین من و داداشم درگیری لفظی به شوخی پیش اومد شوهرم دیگه نذاشت باهاش رفت و آمد کنم یا زنگ بزنم حتی، تازه ربطی هم به شوهرم نداشت... تازه واسه خونه بابام رفتن هم گیر میده که شاید داداشم اونجا باشه
دیگه به زور که نمیشه ببریش من خودم تجربشو دارم به زور همسرم برم خونه بابام بعدا از بس غر زد سرم که به غلط کردن افتادم
