دیروز جشن ترخیصی پسرخاله ام بود رفتیم اونجا نصف شب برگشتیم از وقتی برگشتیم همسرم بهم توپید البته کار بدی نکرده بودم فقط گوشیشو گرفتم رفتم تو دوربین که اومدیم خونه حرف درآورد اومدی ببینی فیلم گرفتم یا ن آخه مراسم مختلط بود واس همون منم بخاطر منظوری نداشتم همینجوری رفتم گالری رو دیدم خلاصه شب حرفاشو گفت حرفامو شنید بعدش آشتی کردیم البته دلم باهاش صاف نبود چون چن تا دیگه حرف زد و کلا ضد حال شدم بعد صبح از خواب بیدار شدیم میگه برم قبرستون بابابزرگ رو ببینم بیام بریم بیرون منم گفتم خب تنها نرو دوست ندارم تنها بری (اکثرا تنها میره گفتم حداقل منم باهاش برم زشته پیش خودش میگه که نمیاد سر قبر بابابزرگم)بخاطر این حرفم دعوا راه انداخت که به تو چه میخوام تنها برم گفتم باشه پاشو برو برگشته فوش ناموسی میده مگه من چیکار کردم که خدا این زندگی رو بهم داد؟؟؟دلم داره میسوزه
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
خودت مقصری چزا باید بری گالری گوشی کسی را چک کنی؟چرا باید بگی تنها نرو دوس ندارم مگه چکار میخاد بکنه اونم تو قبرستون؟شاید منظوری نداشتی ولی لحنت و عملکردت بد بوده هرکی بود ناراحت میشد دیگه
سلام،میخاستم بهتون بگم من یک فرزند طلاقم ک از بدو تولدم افتادم تو تلاش ،تلاش برای ساختن و نشدن و نتونستن هی شکست خوردم و شکست خوردم و تنشهای زیاد تحمل کردم این روزا خانوم شدم و وقت ازدواجمه اما تنهام و پر از وحشت،وحشت شکست و الان میفهمم واقعا رنج نداشتن پدر و مادر هرروز چقدر وحشتناک تر از قبله،فقط باهاتون درد و دل کردم ممنون میشم برام دعا کنید که بالاخره کسی بیاد تو زندگیم ک قلبم و همه وجودم آروم بگیره خیلی تنم لرزیده همه این سالها😪❤من ی پرستار مهربونم ک عاشق مریضامم حتی تو اوج خستگی و بی حوصلگیم ،گاهی شده با اشکشون اشک ریختم،گاهی از نگرانیشون و چیزایی ک خبر ندارن اشک ریختم خیلی وقتا پیش اومده تا بیمارستانهای دیگه ک ارجاع شدن پیگیر احوالشون شدم و خبر نداشتن،خیلی وقتا تایم کمی ک خونه هستم ب فکرشون بودم ،خیلی وقتا با غم خیلی هاشون غصه خوردم با معجزات خیلی هاشون قلبم خندیده ،خلاصه ک با خیلی هاتون زندگی کردم و تو دلم پا ب پاتون اومدم و نفهمیدید خلاصه ما اینیم همشم بد اخلاق و جیغ جیغو نیستیم 😀 و قطعا خدا در من چیزی دید ک توی این حرفه قرارم داد ازش ممنونم ب هر حال❤
باهاش کل کل نکن بی تفاوت باش بزار نقطه ضعفتو نفهمه بی خیال میشه دیگه فوش نمیده.به درک بزار تنها بره خودش به دردت نمیخوره بابا بزرگشو میخوای چکار ول کن بابا نمیخواد بری توام دیگم نگو
عزیزم سعی کن زیاد بهش فکرنکنی من کاملا درکت میکنم بخدا چون شوهر منم تو دعوا فقط به خودم و خانوادم بدترین فحش هارو میده منم میسوزم و میشکنم ولی چیزی بهش نمیتونم بگم...سر خودتو گرم کن که یادت نیفته آهنگ شاد گوش بده