من دیروز کلاس داشتم بعد قبل اینکه برم لاک مورد علاقمو زدم بعدشم نامزدم میخواست بیاد دنبالم گفتم میخواد دستمو بگیره اینجوری دستمم قشنگ تره ب تنوعی داره
بعد اون اومد دنبالم اینا
گفت بریم بازار گفتم باشه
رفتیم خریدش ک تموم شد از وقتی نشستیم. تو ماشین اخم کرده بود
میگم چرا میگه بخاطره خریداس
بعد دیدم نه نیست
میگه که چرا لباس زیریت رو زدی تو شلوارت مانتوت کوتاهع
بخدا ی رژ زده بودم فقط میگه چرا ارایش کردی
مانتویی که پوشیده بودم خودش خریده بود و بلند بود
بعد رفتیم خونه مادرشوهرم
دستمو گذاشتم تو دستش میگم خوشکله بخاطره تو زدما
میگه برای من نه برای پسرای تو خیابون
از دیشب دیوونه شدم کل لوازم ارایشیم ریختم دور
ازش متنفر شدم نمیدونم چیکار کنم