من که هیچ وقت ازشون هیچ حمایتی ندیدم نه زمانی که بچه بودیم تو مسائل کوچیک نه وقتی بزرگ شدم تو مسائل مهم و بزرگ حتی وقتی داشتم جدا میشدم پدر و مادر من نه رنگ دادگاه رو دیدن نه حتی تو محضر اومدن حتی خودم شاهد پیدا کردم در حالی که فقط 22سالم بود اونم برای ازدواجی که اونا تصمیم گرفته بودن الانم میشینن پا میشم میگن خدا رو شکر دخترمون جدا شد حالم بده از داشتنشون شما اگه همچین پدر ومادری دارید چجوری باهاش کنار میآید؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
بحث جواب دادن یا ندادن نیست من الان دوباره ازدواج کردم و یه شوهر دارم که از حامی نبودن خانوادم کاملا مطلع شده و خیلی آزارم میده خیلی ادای قویا رو در میارم ولی شدیدا دلم تکیه گاه میخواد