اسی جان منم دقیق در شرایط این دوست شما بودم و ناراحت هم شدم چون آقا همون جا بهم گفت و بعدا هم به واسط گفت به دلیل اختلاف قد
جالب اینجاس همراه اقا مادرش و عروس اول خانواده هم بودن من عروس اول رو دیدم، قیافه ش اصلا خوب نبود و بدتر حتی مسواک هم نزده بود. فقط قدش به این دو تا برادر بلند قد
میخورد بعدن هم فکر کردم با خودم دیدم حتی اگه اون آقا عقب نمیکشید من جوابم منفی بود چون من نه شغلش رو دوست داشتم نه سطح خانواده گی ش رو و مطمئنم اون آقا این موضوع رو حس کرده بود و ی جورایی بهانه گیری کرده بود
و خودم نشستم فکر کردم دیدم که من اصلا خودم اذیت میشم با یک اقای خیلی قد بلند زندگی کنم و همش احساس کوتاه قدی بکنم جلوش . به خصوص بعصی ها این موضوع رو دائم تو روی ادم میزنن
اون اقا هم ته قلب مطمئنم از من بدش نیومده بود و اتفاقا از یک سری خصلت هام و تلاش گر بودنم و ظاهرم و .... خوشش اومده بود اما ظاهرا براشون خیلی مهم بود که خانم خیلی اختلاف قد نداشته باشه و این ملاک اصلی ش بود