خواب پسری رو دیدم که خیلی دوسش دارم و البته الان تقریبا یک ماه و نیمه که جداشدیم خیلی تلخ و یه هویی
اوایل جدایی هم یکی دوباری خوابشو دیدم ولی چرت و پرت میدونم اصلا مزمون خاصی نداشت و میدونستم به خاطر آشفتگی ذهنمه و فکر و خیال . ولی دوشب پیش خواب دیدم : ما تو روستا باهم همسایه ایم یعنی خونه مادربزرگ من که اونجاست با خونه پدر بزرگ اونا و خودشون همسایه میشیم حالا خوابم از اینجا شروع میشه که انگار ما داشتیم غذا نذری میدادیم و عموم از تو کوچه اومد تو حیاط و گفت پسر فلانی (عشقم )اومد رد شد کاش به اونا هم دوتا غذا میدادیم بعد من تا این و شنیدم رفتم جلو در که ببینمش بعد دیدم یه لباس زرد رنگ تنشه و داره میره سمت سر کوچه بعد هی برمیگرده عقب من و نگاه میکنه باز چند قدم میره جلو دوباره برمیگرده پشت سرش و من و نگاه میکنه منم نگاش میکنم این اتفاق سه چهارباری افتاد و بعدش من از خواب بیدار شدم و خوابم تموم شد ولی خیلی خوب بود حس خوبی بود که مثله قدیمیا از لای در نگاش میکردم و اونم من و نگاه میکرد 😍😍
حالا تعبیرش چیه به نظرتون ؟ آخه امروز که دیدمش خیلی چیز خاصی ازش ندیدم یعنی تو رفتارش هیچی نشون نمیده خیلی وقته میشناسمش کلا خیلی تو داره نمیفهمم تو دلش چی میگذره