بچتون عمل کرده برادر شوهر و جاری نه بیان ملاقات نه حتی زنگ بزنن بعد شوهرتون با برادرش در ارتباط باشه خیلی عادی دو بار بهش گفتم وقتی منو میبینه به زور سلام علیک میکنه و به بچمون احترام نمیزاره توام همون رفتارو بکن
کات
فور اور
اصلاً و ابدا کار شما رو قبول ندارم. اینقدر از دیگران توقع نداشته باشید و برای همسرتون و ارتباطش با برادرش تعیین تکلیف نکن عزیزم
انتظار نداشته باش تا راحت زندگی کنی
چه عملی
مثل خواهر شوهر من
من خودمو میزارم جای شما
برای شوهرم تعیین تکلیف نمیکنم ، هر رفتاری فکر میکنم درسته خودم انجامش میدم
یعنی بی محلی میکنم بهشون یا احترام نمیذارم بهشون
حق داری والا
برادر شوهرم زنش منم زایمان کردم یه تبریک نگفتن خلاصه قبلا استوری تولد بچم میذاشتم تبریک اصلا نمی‌گفتن خودمم یک ماه پیش عمل کردم نه زنگ نه عیادت
باز امشب فهمیده داداشش مریضه زنگ زده احوال پرسی و اینکه احوال بچه شم پرسیده که خوبه و چطوره، خودش خیلی عادی تعریف کرد منم آنقدر عصبی شدم داد زدم چرا بی احتراممون میکنی چرا وقتی ما مهم نیستیم حال خودش و بچه ش باید برای تو مهم باشه؟؟؟؟
همه ک نباید مثل هم باشن من باشم عادی طوری ک باهمه رفتار میکنم باهاشون رفتار میکنم تا بفهمن خودشون انسانیت ندارن مطمئن باش خودشونم میفهمن ولی ب روشون نمیارن
من دقیقا خواهرشوهرم همینکار کرد الان‌با شوهرم هردو عادین ولی من سرسنگینم
داد میزد که من باید از تو اجازه بگیرم؟ گفتم من نگفتم قطع رابطه کن گفتم توام جبران کن مریضی و این جور چیزا واسه همه هست توام زنگ نزن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
