من الان۳۱سالمه وقتی۱۹سالم بود برای اولین بارعاشق شدم ولی نشد و من دلم شکست نتونستم فراموش کنم کلی عذاب کشیدم تا همین چندماه پیش یروز که خیلی ناراحت بودم دعا کردم گفتم خدایا من دیگه خسته شدم حالاکه بهم ندادیش کمکم کن فراموشش کنم گفتم اصلا یکاری کن من عاشق یکی دیگه شم..مدت کوتاهی بعد از این دعا یه نفر اومد تو زندگیم یعنی یکی منو معرفی کردبه یکی که دنبال زن بود قبل از اینکه برای اولین بار همدیگه ببینیم من دوباره دعاکردم گفتم خدایا اگه این بصلاحم نیست اگه قراره بشه مثل اولی اصلا یکاری کن ازهمین اول بهم بخوره و ما باهم آشنا نشیم بعد بلاخره ما همدیگه دیدیم هم من اونو پسندکردم و هم اون منو پسند کرد خلاصه حدود۳ماه باهم درارتباط بودیم و من دوباره عاشق شدم..ولی اینبارم دلم شکست و نشد..من الان فقط از خدا ناراحتم اگه قسمت من نبودن اگه بصلاح من نبودن چرا اومدن تو زندگیم چرا دعاکردم برعکس شد خدا که شاهد بود من بخاطر اولی بیش از۱۰سال عذاب کشیدم چرا دوباره گذاشت تکرار بشه...
انتخاب خودت بوده گلم ب خدا ربط نده خداوند ب ادمی اراده داده
خدا قدرت انتخابو اراده داده درسته ولی چیزی بعنوان عشق و یا چیزی بعنوان دعاکردن هم آفریده من یک شخصیت احساسی دارم و دست خودمم نیست که حساسو احساسیم ولی توقع داشتم وقتی دعامیکنم خدا نذاره دردم بیشتر شه بقول معروف شیطان به ندرت منو فریفته ولی همچنان خدا دوستم نداره..
هیچوقت این حرف نزن خدا شما رو بلکه همه بندگانش دوست داره عزیزم از ماست که برماست سر خودمم اومده انتخاب اشتباه کردم ولی وقتی فکر میکنم خودم مقصرم و شایدم بازتاب کارهایی که از قبل کردم منظورم شما نبستی گل
یعنی بعد شکست عشقی اول تا این ده سال خواستگار نیومد
خب باعث شد قبلیو فراموش کنی دیگه.
ببین من چادر نمیپوشم نمازم نمیخونم ولی تاحالادوست پسرنداشتم تاحالا دل کسیو نشکستم یعنی نسبت به گناه های بعضی آدما انقد بد نیستم ولی نمیدونم چرا خداوند منو دوست نداره وبهم کمک نمیکنه حتی برای کارو رزق و روزیم دعا میکنم فایده ای نداره برام
