من متاهلم بعد قرار شد امروز با مامانم برم دکتر واس موهام همجا باماشین میره همه جا خودش ماشین داره
اول اینکه بااتوبوس رفتیم واین اصلا عیبی نداره همین ک نشستیم سوار اتوبوس من گفتم بیا ایور بنشینیم ک بیینیم مطب دکتر کجاست بم فوش داد تو اتوبوس بخدا آب شدم ولی هیچی نگفتیم رفتیم دکترم گف ب دکتر بگو ی قطره نمیدونم چی بنویسه واسم گفتم اسمش چیه گفت نمیدونم دیگ من ب دکتر نگفتم چون اسمشو نمیدونستم دوباره جلو دکتر بم فوش داد بعد وقتی خواستم دارو بخرم زیاد شدن قیمتش بام نبود اونقد پول
گف بیا بریم ب دکتر بگم کمتر بنویسه گفتم ولش گن فردا میام میخرمشون بلند جلو همه گفت نکنه عارت میشه بگی پول ندارم مردم ینی مردم قبل ازدواجم ایطور نبودم من نسخه پاره کردم اومدم خونه ولش کردم میخوام دیگه واس همیشه بیارمش کنار جز اونم کسیو ندارم ن خواهری ن رفیقی ولی ایطور میکنه بام😪😪😪