دلم گرفته اگه حوصله نداری نخون خواستم خالی شم
همه فک میکنن کارمندای بانک ی زندگی خوب و مرفه و غرق در پول و تفریحات دارن، من ۱ سال و نیمه عقد کردم و ۷ ماهه زیر ی سقفم! تنها مسافرتی که رفتیم مثلا ماه عسلمون ی مشهد بود اونم با قطار و تو هتلی ک بانک قرار داد داشت و چیز خیلی جالبی نبود. تفریحات! اصلا وقت میشه؟؟ دو روز تو هفته شیفت از ۶ صب تا ۶ شب ک تا برسه خونه ۸! روزای دیگه اگه همکاراش مرخصی باشن ۷ صب تا ۵. همین ۱۲ ساعت انقد تلفن میکنن بهشون که اعصابش داغون داغون شده و واقعا کمبود آرامش، محبت، و مسائل زناشویی تو زندگی کاملا حس میشه! تا دم عید شیفت و حتی خود عید شیفت... جالبه که کارمندهای خانم تو شیفت ها مشارکتی ندارن و شوهرای ما باید پاره شن فقط! حقوق کمتر از شرکت های خصوصی که نصف بیشترش میره قسط همون وام هایی که میدن! وام با همون سود و بازپرداختی که مردم عادی میگیرن! که اگه بخوای ی روز خسته شی و استفا بدی نمیتونی چون باید تمام بدهی رو یکجا تسویه کنی! ی خونه ۶۰ متری ی ماشین ایرانی ساده
خسته شدم خواهرا، حاضرم هرچی دارم بدم وام هارو تسویه کنیم شوهرم بیاد بیرون بره شرکت های خصوصی کار کنه. ی مهمونی ساده نمیتونیم بریم چون شوهرم انقد خسته میشه که هیچی از مهمونی حالیش نمیشه تازه شب باید زود برگردیم ک ۵ ساعتی بخوابه و باز روز از نو....
زندگی بانکی از اون چیزی که فک میکنین فاجعه تره!
دلم میخواد معمولی تر از این زندگی کنیم از خوردن و پوشیدنمون بزنیم ولی ارامش و تفریحات ساده مون کنار هم بیشتر باشه!