یه خاطره از مدرستون بگید🤣

آنقدر اروم بودم همیشه فراموش میشدم تو کلاس😶

کلاس اول جا مدادی بچه هارو باهم عوض کردم ماله خودمم عوض کردم کسی شک نکنه😂🤣بعد ناظم فهمید یعنی هیچ وقت این خاطره یادم نرفت هیچ وقت 

شانست😂😂💔

مبصر خیلی خوبی بودم خون بچه ها رو میکردم تو شیشه کسی جرئت نداشت یه جیک بزنه😈😂😂

نوستراداموسی بودی برا خودت

یه معلم عربی داشتیم کلی سیبیل داشت. یادمه این بنده خدا رو خیلی اذیت میکردن بچه 😂من دلم براش میسوخت. 

سال دوازدهم هم همه معلم ها مرد بود کلی سوژه داشتیم تو کلاس. همین معلم ادبیات که تو سایت خیلی ازش بد میگن (اسمشو نمیگم دردسر نشه نپرسین) معلم ما بود 😂😂😂

راهنمایی با دوستام ۴ نفری رفتیم داخل دشویی فقط واسه اینکه سیبیلای همو برداریم😑انقد تباههه خلاصه یکی از ابتدایی ها امد دید ۴ نفری داخلیم رفت دفتر امار داد مدیر فکرد چخبره ........کلی فکر کردن در موردمون جز سیبیل تا مرز اخراج شدن رفتیم 

من یه بار داشتم به یکی از دوستام میگفتم فیزیک خیلی ریزه میزه هستش بعد  دیدم پشت سرم داره میاد و کل حرفا مو شنیده 

بعد همه اومده بودن بهم نگاه میکردن میگفتن این جامدادی کیه😂  

خیلی بچه خوبی بودما و هنوزم هستم 😂نمیدونم چرا کلاس اول همچین شد 

منیه بار زلزله شد تو مدرسه

خیلییییی بد میترسم از زلزله

یه جوری میشم که بعدش اصلا یادم نمیاد چیکارا کردم

زلزله شد

بعد من جامدادیمو کوبیدم به تخته معلمم داشت درس میداد میگفتن کم مونده بوده بخوره تو صورت معلم.. بعد هوار کشان دویدم از طبقه ی دوم رفتم حیاط.. بعد چند دقیقه دیدم تنهایی وایسادم تو حیاط 

زلزله خفیف بوده هیشکی نیومده بود

داشتم برمیگشتم همه تو سالن منتظرم بودن هر کی یه ور غش کرده بود از خنده

آب شدم یعنی🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

از زلزله گفتی

درس جغرافیا داشتیم دبیرستان 

معلم دوستمو برد وسط کلاس ازش پرسید بعد از زلزله چه اتفاقاتی میفته

دوستم درس نخون بود🤣

گفت بعد زلزله همه چی بهم میریزه دیگه خراب میشه😂😂😂😂

معلممون چشاش گشاااد شده بود یکم عصبی هم بود میگفت علمی توضیح بده😡🤣🤣🤣🤣🤣🤣دوستم همینارو دوباره تکرار میکرد