میتونین؟اصلا شدنی هست؟
منظورم از خانه داری غذا درست کردن ظرف و لباس شستن و تمیز کردن ظاهری نیستا
من تازه با مفهوم خانه داری با مفهوم واقعیش آشنا شدم !
یعنی کار مونده نداشته باشی نشسته کثیف ندوخته نامرتب و شلوغ! خونه از درون برق بزنه همیشه آماده مهمون باشی
من دو تا بچه کوچیک دارم دارم برای ارشدم میخونم
چند روزه تصمیم گرفتم خانه داری به معنای واقعی انجام بدم حدود ده روزه
چون تازه اسباب کشی کردیم و خونه قبلیم با اینکه ظاهرش تمیز بود ولی خودم میدونستم اعماقش چه خبره
هر چند ظاهرشم بادقت میدیدی اعماقشو نشون میداد!
واسه همین تصمیم گرفتم این خونه به شیوه ی مادرشوهرم اینا خانه داری کنم
اما اما
الان دارم میبینم دارم افسرده میشم...خونم الان داره برق میزنه...ولی ده روزه نتونستم لای کتاب باز کنم احساس میکنم وارد دور پوچ و بی معنا شدم که هیچ وقت تمومی نداره!
نمیدونم چیکار کنم گیج شدم....
نمیدونم در چه حد کار کردن درسته !!از طرفی میگم دیگه نمیخوام مثل قبل چربی ها و کثیفیهای داخلی اذیتم کنه...از طرفی من آدم این همه خانه داری نیستم اونم با دو تا بچه ی ۵ و ا ساله....
که مدام دوست دارن بریزم بپاشن اصلا وقت نمیشه باشون بازی کنم یل در کنارشون لذت ببرم
اصلا نمیتونم مرزو تشخیص بدم که تا اینجا کار بسه دیگه
چون اصلا تموم نمیشه
کسی راهکاری داره ؟ایده ای؟توجیهی؟تجربه ای؟برنامه ای
خیلی رو هوام...