سنمو پرسید و اینا
بعد گفت قصد ازدواج نداری؟
بعد مهلت نداد جواب بدم گف ی پسر دارم کارش دولتیه(کارش عااالی بود) و....
خونه و ماشین فلان جا....(جای خوبی بود) داره..
فقط ده سال از من بزرگتر بود
بعد گف شماره مامانتو بده، منم خر شده بودم دادم
الان پشیمونم یجوریم استرس دارم
نمیدونم چرا، چه حسیه..
خانومه خیلی خشک بود ولی خیلی زیاد
اخر ک داشت میرفت برگشت گفت ی دور بچرخ ببینمت بعد رفت😐
بعد شب زنگ زد......